از عصر صفویه، جایگاه مذهبی- عمرانی ممتاز آستان قدس رضوی عملکرد سیاسی تاثیرگزار آن را به دنبال داشت. با فروپاشی حکومت صفویه، حاکمان کرسی ایالاتی همچون خراسان تضعیف و برکنار شدند و مقدمات خودمختاری بزرگان شهری ازجمله متولی سرکار فیض آثار مهیا شد. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است: آستان قدس رضوی چه جایگاهی در دوره افشاریه داشت؟ برای پاسخگویی، به این برآورد میرسیم که در دوره افشاریه، آشوب و ناامنی اجتماعی فراگیر از یکسو موجب مصادره اموال سرکار فیض آثار توسط مدعیان سلطنت و از سوی دیگر سبب طلب استغاثه طبقات مختلف جامعه حتی فرمانروایان در قالب زیارت، سکونت، تدفین و اقدامات عمرانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه جمعآوری دادههای کتابخانهای از منابع دستاول تاریخی پس از توصیف و طبقهبندی جنبههای گوناگون جایگاه آستان قدس رضوی به تحلیل و تفسیر این ویژگیها و تاثیرات مختلف سیاسی- اجتماعی آن میپردازد.