محمدرضا ارشادی نیا
چکیده
تبیین کیفیت علم الهی بهویژه علم قبلالایجاد، از مسائل مهمّ و دشوار حکمت الهی است. روایات گهربار امامان معصوم (علیهمالسلام) در هر دوره ناظر به بیان این معارف عمیق است، که بر اثر بطون معجزنظام خود ...
بیشتر
تبیین کیفیت علم الهی بهویژه علم قبلالایجاد، از مسائل مهمّ و دشوار حکمت الهی است. روایات گهربار امامان معصوم (علیهمالسلام) در هر دوره ناظر به بیان این معارف عمیق است، که بر اثر بطون معجزنظام خود سبب اختلاف دانشوران در مقصود، از مراتب سطح تا ژرفا شده است. صدرالمتألهین گشاینده باب بدیع در شرح نگاری بر روایات الهیات توحیدی از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) است و مخالفان و موافقان را به تکاپو وا میدارد و متأثر از او شرحنگاری بر «اصول کافی» تداوم مییابد. تبیین روایات درباره علم الهی بهویژه کیفیت «علم قبلالایجاد»، از دشواریهای مضاعف برخوردار است. برخی تبیینها بر هیچ مبنای مستحکمی استوار نیست و حذف صورت مسئله را به جای حلّ مسئله نهادهاند. در این راستا تفکیکگراها در تبیین خود به زدودن حیثیت ذاتالاضافه از مفهوم علم اقدام و از آن به «علم بلامعلوم» تعبیر کردهاند و آن را عین عبارت موجود در روایات یعنی «عالم إذ لامعلوم» انگاشتهاند. این فراز، نخست از امیرمؤمنان و سپس امام باقر و امام صادق و در نهایت از امام رضا (علیهم صلواتالله) نقل شده است. تلاش تفکیکیها در ردیهنویسی و تحویلینگری بر تبیین صدرالمتألهین و فربهنمایی نظر خود خلاصه میشود. مقلدان آنان با همین روش به ترویج نظر خود و نقد نظریه رقیب پرداختهاند. جهت فروغیابی از محتوای این روایات، ادعاهای تفکیکگرایان در این خصوص، مورد واکاوی قرار گرفتهاست.